اصول
1: اصل بازشناسی ولائی از انسان به‌مثابه خلیفه الهی و فاعل مختار در نظام هستی[1]
2: اصل اعتبار طولی حسّ، عقل و شهود نسبت به وحی در منظومه معرفتی علوم انسانی[2]
اصالت ابتناء هرگونه شکلگیری علوم انسانی واقعی بر معرفت ولایت توحیدی و بهتبع توحید ولائی
۲,۰۰۰ تومان
اصول
۱: اصل بازشناسی ولائی از انسان به‌مثابه خلیفه الهی و فاعل مختار در نظام هستی[۱]
۲: اصل اعتبار طولی حسّ، عقل و شهود نسبت به وحی در منظومه معرفتی علوم انسانی[۲]
۳: اصل غیرقابل پذیرش بودن مبانی علوم انسانی غربی با توجه به پیش‌فرض‌های فلسفی آنها[۳]
۴: اصل امکان‌پذیری نظری و عینی شکلگیری و نیز تحول در علوم انسانی واقعی بر پایه مبانی اسلام ولائی[۴]
چالش‌ها
۱: ابهام مفهومی و نظری درباره ماهیتِ علوم انسان ولائی[۵]
۲: سلطه نظریات نادرست در همۀ حوزه‌های علوم انسانی موجود به نام علم در نظام دانشگاهی موجود[۶]
[۱]. در علوم انسانی اسلامی، انسان نه محصول تصادف مادی، بلکه خلیفه خدا، برخوردار از کرامت، اختیار و هدف متعالی در خلقت است. چنین نگاهی، تمامی شاخه‌های علوم انسانی را از منظر انسان‌شناسی توحید ولائی بازسازی می‌کند.
نقد و بررسی‌ها
هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.