اصول کلامی مهدویت

اصالت اول: اصالت فرادینی و فراقومی بودن موعودباوری[۱]

اصول

• اصل فطری بودن اعتقاد به آینده نجات‌بخش در ضمیر انسانی[۲]
• اصل وحدت بشارت همه پیامبران به مصلح جهانی[۳]

چالش‌ها

• نسبت دادن موعودباوری به قومیت خاص[۴]
• استفاده متناقض از سخنان مستشرقین برای انکار مهدویت[۵]
• غفلت از ریشه‌دار بودن موعودباوری در منابع اهل سنت[۶]

برنامه‌ها

• استناد به متون مقدس ادیان برای اثبات جهانی بودن موعودباوری[۷]
• استفاده از آمار قرآنی و انجیل برای تثبیت باور مهدویت[۸]
• اثبات اندیشه منجی در مکاتب شرقی برای تأیید گستره مهدویت[۹]

اصالت دوم: اصالت اعتقاد به مصلح جهانی در پایان زمان[۱۰]

اصول

• اصل پایان یافتن دوره ظلم و فساد با ظهور منجی[۱۱]
• اصل تحقق حکومت عدل جهانی به دست منجی موعود[۱۲]
• اصل همسویی تمامی ادیان در انتظار آمدن شخص موعود[۱۳]

چالش‌ها

• انکار پایان تاریخی برای ظلم و فساد در نگاه بشری[۱۴]

[۱] . موعودباوری از جمله حقائقی است که در تمامی اقوام و ملل و در همه ادیان و مذاهب و فِرَق وجود دارد… اعتقاد به موعودباوری بنیاد حرکت مذاهب بوده به طوری که هر پیامبری پیروان خود را به پیامبر بعدی و نیز به مصلح جهانی بشارت می‌داده است.

[۲] . اگر در ضمیر وجدان انسان‌ها این جهان محکوم ابدی به طغیان و فساد نیستند، پس باید که تفکّر مهدویت را، تفکری «فرا مسلکی»، «فرا دینی» پنداشت که تمامی وجود بشر را در گرو امید به آینده تعریف کرده است.

[۳] . اعتقاد به موعودباوری بنیاد حرکت مذاهب بوده به طوری که هر پیامبری پیروان خود را به پیامبر بعدی و نیز به مصلح جهانی بشارت می‌داده است.

[۴] . تلاش واحد «سعد محمدحسن»، «فرید وجدی»، و «احمد امین مصری»، برای ایرانی جلوه دادن تفکر موعودباوری و به تبع مهدویّت دینی، چقدر نابخردانه، و ناشی از جهل آنان نه تنها نسبت به شیعه، که نسبت به اسلام و سایر ادیان است.

[۵] . اینان از یک طرف از تلاش مستشرقین مسیحی یا یهودی گواه می‌آورند که گفته است مهدویّت ساخته فکر ایرانیان شیعی مذهب است و اهل سنّت را با آن سر و کاری نیست، و از طرفی همان خاورشناس بیگانه تمام دلیل و برهان‌اش در مسئله انکار مهدویّت و موعودباوری باور ابن خرم اندلسی و ابن خلدون اشبیلی است.

[۶] . در هیچ کتاب اهل تسنّنی نمی‌بینیم که اعتقاد به مهدی موعود را ناشی از فکر ایرانی بدانند.

[۷] . در کیش‌های آسمانی همانند مذهب زرتشت ـ زور استریانیسم ـ مذهب یهود ـ جودائیسم ـ و در سه فکر مذهب مسیحیّت کاتولیک، پروتستان، اُرتودکس اصلِ موعودباوری یک اصل مسلّم و مورد اتفاق همگان است.

[۸] . اگر قرآن در یکصد و سی و سه آیه از امام زمان (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف) سخن گفته است و اگر در کتاب انجیل صدوپنجاه جمله از آن حضرت یاد شده است… پس باید که تفکّر مهدویت را، تفکری «فرا مسلکی»، «فرا دینی» پنداشت.

[۹] . در کتاب پورانا شرح مفصلی درباره دوره آخرالزمان یا عصر کلی داده شده و از مصلح بزرگ آن عصر به نام آواتارای ویشنو یاد شده… کالکی مظهر دهم ویشنو در انقضای کلی یا عصر آهن سوار بر اسب سفیدی در حالی که شمشیر برهنه درخشانی به صورت ستاره دنباله‌دار در دست دارد ظاهر می‌شود و شریران را تماماً هلاک می‌سازد.

[۱۰] . موعودباوری مبتنی بر اعتقاد به وجود مصلحی جهانی است که با آمدن وی جهان به عدالت رسیده و این واقعه نیز در پایان دوره آخرالزمان خواهد بود.

[۱۱] . در کتاب پورانا، شرح مفصلی درباره دوره آخرالزمان یا عصر کلی داده شده و از مصلح بزرگ آن عصر به نام آواتارای ویشنو یاد شده و معتقدند که در عصر آهن یا عصر کلی که چهارمین و آخرین دوره از ادوار جهان است، آن منجی ظهور خواهد کرد.

[۱۲] . کالکی مظهر دهم ویشنو، در انقضای کلی یا عصر آهن، سوار بر اسب سفیدی در حالی که شمشیر برهنه درخشانی به صورت ستاره دنباله‌دار در دست دارد ظاهر می‌شود و شریران را تماماً هلاک می‌سازد و خلقت را از نو تجدید و پاکی را رجعت خواهد داد.

[۱۳] . در کتاب دید هندویان آمده است: پس از خرابی دنیا، پادشاهی در آخرالزمان پیدا می‌شود و پیشوای خلائق باشد و نام «منصور» باشد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود آورده و همه کس را از مؤمن و کافر بشناسد و هر چه از خدا بخواهد برآید.

[۱۴] . اگر در ضمیر وجدان انسان‌ها این جهان محکوم ابدی به طغیان و فساد نیستند، پس باید که تفکر مهدویت را، تفکری فرامسلکی، فرادینی پنداشت.