اصالت ضرورت تفهم پسامدرنی در علوم انسانی ولائی

مقالۀ حاضر با تمرکز بر کلیدواژۀ اصالت ضرورت تفهم پسامدرنی، به بازخوانی جایگاه علوم انسانی ولائی در نسبت با رویکردهای مدرن و پسامدرن می‌پردازد. در این مقاله، علوم انسانی ولائی نه‌تنها از علوم انسانی سکولار متمایز می‌شود، بلکه از رویکرد رایج علوم انسانی اسلامی نیز تفکیک‌پذیر دانسته می‌شود. در این‌جا، ولائیت به‌عنوان پارادایم کلان فهم و تولید علم، جایگزین متافیزیک مدرن و حتی فلسفۀ اسلامی صرف معرفی می‌شود.

موضوعات اصلی مقاله بر محور تفکیک دقیق مفاهیم، بنیان‌گذاری بر حکمت ولائی و ضرورت خنثی‌سازی تأثیرات فلسفه‌های الحادی نوظهور است. مقاله با تأکید بر بازسازی مفاهیم اسلامی در بستر ولایت، راهبردهایی برای مقاومت در برابر هجمه‌های نظری و ابهام‌آفرینی‌های معرفتی ارائه می‌دهد.

فهرست محوری راهبردهای پیشنهادی:

• تعریف علوم انسانی ولائی به‌مثابه منظومه‌ای دارای موضوع، غایت، و منطق متفاوت با علوم غیردینی.

• اعتباربخشی به بنیادهای متافیزیکی در اسلام و تبعیت علوم از اصل توحید ولائی.

• توسعه و تعمیق حکمت ولائیه برای شکل‌گیری زیرساخت‌های معرفت‌شناختی.

• تبیین خطوط فاصله میان علوم انسانی اسلامیِ معمول با علوم انسانی ولائی.

• مقابله نظری با فلسفه‌های الحادی و خنثی‌سازی آن‌ها با عقلانیت دینی.

این مقاله تلاشی است برای طراحی مدلی دقیق از علوم انسانی که نه‌تنها درون‌زاست، بلکه پاسخی است به تغییرات مداوم در منظومه‌های فکری غیر اسلامی و پست‌مدرن.