اصول:
1: اصل تعریف تعاونی بهمثابه نهاد جمعی برای رفع نیاز اقتصادی و اجتماعی مردم، نه کسب سود شخصی[1]
2: اصل اثباتپذیری کارآمدی تعاونی از طریق تجربههای موفق داخلی و بینالمللی[2]
۵,۰۰۰ تومان
اصول:
۱: اصل تعریف تعاونی بهمثابه نهاد جمعی برای رفع نیاز اقتصادی و اجتماعی مردم، نه کسب سود شخصی[۱]
۲: اصل اثباتپذیری کارآمدی تعاونی از طریق تجربههای موفق داخلی و بینالمللی[۲]
۳: اصل قابلیت تعاونیها برای مدیریت و جهتدهی به سرمایههای خرد مردمی در مسیر تولید[۳]
۴: اصل نقش راهبردی تعاونیها در ارتقاء قدرت ملی از طریق استقرار در نقاط جغرافیایی حساس اقتصادی[۴]
۵: اصل نقش تعاونیها در مقابله با تمرکز ثروت و کاهش نابرابری اقتصادی از طریق ساختار مشارکتی[۵]
۶: اصل بهرهگیری راهبردی از ظرفیت تعاونیها برای همسویی با مسائل کلان ملی و بسیج سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در حل مشکلات راهبردی کشور[۶]
[۱]. تعاونی نهادی است متشکل از افراد حقیقی که با تأمین سرمایهای مشخص، بهجای سودجویی شخصی، برای حل یک مشکل مشترک و بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی اعضای خود تلاش میکنند. تمایز تعاونی با شرکت خصوصی در همین نکته نهفته است: در حالیکه شرکت خصوصی به دنبال بیشترین سود ممکن است، تعاونی به دنبال برطرفکردن یک نیاز مشخص بدون سودافزایی برای گروه خاصی است.
[۲]. کارآمدی تعاونیها نه فقط یک ادعا بلکه واقعیتی مستند است؛ نمونههایی مانند تعاونیهای مسکن در ایران یا تعاونیهای کشاورزی در لائوس و سلامتمحور در برزیل نشان میدهند که این نهاد، در عمل توانسته نیازهای اساسی مردم را با هزینه کمتر و مشارکت بالاتر رفع کند.
[۳]. تعاونیها سازوکاری کمنظیر برای مدیریت سرمایههای کوچک و پراکنده مردمی هستند؛ سرمایههایی که در حالت عادی یا در بازارهای غیرمولد (سکه، ارز، مسکن) سرگردان میشوند یا اصلاً فعال نمیگردند، اما در تعاونیها به محرک تولید تبدیل میشوند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.