اصول
1: اصل دو مرحلهای بودن حرکت انقلابی ایرانیان در ظهور صغری[1]
2: اصل پیوند حتمی بودن ظهور صغری ایرانیان با ظهور کبری مهدی (عج)[2]
اصول
۱: اصل دو مرحلهای بودن حرکت انقلابی ایرانیان در ظهور صغری[۱]
۲: اصل پیوند حتمی بودن ظهور صغری ایرانیان با ظهور کبری مهدی (عج)[۲]
۳: اصل ساختار حقطلبی داشتن ظهور صغری ایرانیان ولائی در برابر دشمنان بینالمللی[۳]
۴: اصل مشروعیت و الهی بودن قیام ظهور صغرائی ایرانیان[۴]
۵: اصل تقابل دشمن غربی، صهیونیزمی و ارتجاع عربی با ظهور صغرائی ایرانیان ولائی[۵]
۶: اصل امتناع ایرانیان ولائی از سازش با دشمن پس از قدرتنمایی[۶]
۷: اصل شکلیابی قیام ظهوری ایرانیان با شاخصهای هویتی شیعه[۷]
۸: اصل پیدائی تقابل درونی میان حق و باطل در بستر ایرانِ ظهورکرده به ظهور صغری[۸]
چالشها
۱: لجاجت بیحدوحصر دشمنان جهانی در عدم پرداخت و احقاق حق ایرانیان ولائی[۹]
۲: چالش دائم وپرفشار سنگین رسانهای، روانی و تبلیغاتی دشمن برعلیه قیام ظهوری ایرانیان[۱۰]
[۱] . طبق روایت:
ـ حدیث معتبر انقلابِ قومِ مشرق در کتابِ الغیبۀ نعمانی از قول امام محمدباقر علیه السلام: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَهُ حَتَّى یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَاسْتَبْقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ: امام محمدباقر علیه السلام:قومی در مشرق، خروج (قیام و انقلاب) میکنند؛ حق خویش را از دشمن مطالبه میکنند ولى به آنان داده نمىشود، برای بار دوم، حق خویش را از دشمن مطالبه میکنند اما به آنان داده نمىشود، وقتی چنین مىبینند سلاحهای خویش را بر گردن خویش مىافکنند (کنایه از قدرتنمایی نظامی یا حمله به دشمن)، پس آنچه مىطلبند به ایشان میدهند ولى ایرانیان از پذیرفتن آن خوددارى مىکنند تا اینکه قیام کرده و پرچم حکومت خویش را به امام عصر تحویل میدهند و کشته های این انقلاب و قیام، شهید محسوب میشوند، بدانید اگر من آن زمان را درک کنم، حتماً خود را براى امام مهدی عج نگاه مىداشت.
ـ عبارت قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِق: خروج در اصطلاح به قیام، انقلاب تعبیر میشود و از آنجا که این پرچم به هدایت نیز توصیف شده است قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء، خروج و قیام علیه حاکم جائر و ظالم، یکی از مصادیق بارز آن خواهد بود.
ـ و ناگفته پیداست به قرینه لَایَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُم و قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء تایید و مشروعیت قیام در عصر غیبت به هدف زمینهسازی ظهور نیز اثبات میگردد.
– طبق احادیث فریقین، آن قیام ایرانیان قبل از ظهور که زمینهساز حکومت مهدی موعود هستند دارای سه شاخص مهم یعنی: شیعه و معتقد به امامت امام دوازدهم وَلَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُم و طبق آیات سوره اسراء، آرمان آزادی فلسطین هستند.
– مراد از یَطْلُبُونَ الْحَق: به قرینه اینکه حق خویش را از دشمن طلب میکنند و سپس وارد فاز نظامی میشوند سُیوفَهُم عَلى عَواتِقِهِم؛ از اینرو به معنای طلب حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان توسط دشمن، مراد است.
– جبهه مخالف انقلاب ایرانیان چه کسانی هستند؟: مبرهن و واضح است، دشمنان دین اسلام و مذهب تشیع و ولایت امام عصر یعنی مثلث(غربی، عبری، عربی) بویژه یهود و حامیان غربیشان در دائره جبهه باطل و در مقابل انقلاب ایرانیان هستند که از اعطای حق ایرانیان ممانعت میکنند.
حرکت ایرانیان با دو مرحله مطالبه حق آغاز میشود و پس از عدم تحقق آن، وارد مرحله نظامی میگردد.
«یطلبون الحق فلا یعطونه… فاذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم…»، این نشاندهنده بلوغ تدریجی در مسیر قیام است: ابتدا مذاکره/مقاومت نرم، سپس اقدام سخت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.