اصول
1: اصل لزوم تغییر نگاه ابزارمآبانه از طبیعت به آلاء و نعمت دیدن آن[1]
2: اصل مسئولیت داشتن انسان به عنوان خلیفه خدا نسبت به طبیعت[2]
۵,۰۰۰ تومان
اصول
۱: اصل لزوم تغییر نگاه ابزارمآبانه از طبیعت به آلاء و نعمت دیدن آن[۱]
۲: اصل مسئولیت داشتن انسان به عنوان خلیفه خدا نسبت به طبیعت[۲]
۳: اصل لزوم بازگشت به ارزشهای فرهنگ ولایی در حوزه طبیعت[۳]
۴: اصل لزوم بهره از همکاریهای میانرشتهای برای حل بحران تخریبگری و ابزارنگری طبیعت[۴]
[۱]. نگاه ابزاری به طبیعت که در دوران مدرنیته و تحت تأثیر مکتب اومانیسم شکل گرفت، باعث شده است که بشر طبیعت را تنها به عنوان منبعی برای بهرهبرداری حداکثری ببیند. این نگاه منجر به تخریب محیط زیست و بحرانهایی مانند آلودگی هوا، تغییرات اقلیمی و نابودی منابع طبیعی شده است. برای حل این بحران باید نگاه بشر به طبیعت تغییر کند و به جای بهرهبرداری بیرویه، به احترام و مسئولیتپذیری در قبال طبیعت روی آورد.
[۲]. در آموزههای دینی، به ویژه در اسلام، انسان به عنوان خلیفه خدا روی زمین معرفی شده است. این مسئولیت به معنای حفظ و آبادانی زمین است، نه تخریب و بهرهبرداری بیرویه. آیاتی مانند «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» نشاندهنده این مسئولیت هستند. بشر باید طبیعت را به عنوان امانتی الهی ببیند و در حفظ آن کوشا باشد.
[۳]. در فرهنگها و ادیان سنتی، طبیعت به عنوان مادر و منبع زندگی تلقی میشد. این نگاه همراه با احترام و محبت بود و بشر خود را بخشی از طبیعت میدید، نه حاکم بر آن. بازگشت به این ارزشها میتواند به تغییر نگاه بشر به طبیعت کمک کند و او را به سمت رفتارهای مسئولانهتر سوق دهد.
[۴]. بحران محیط زیست تنها با راهحلهای فنی حل نمیشود، بلکه نیازمند همکاری متخصصان فنی با متفکران علوم انسانی و الهی است. این همکاری میتواند به ارائه راهحلهای جامعتر و پایدارتر منجر شود. برای مثال، بهبود فناوریهای کاهش آلودگی باید همراه با تغییر نگرشها و رفتارهای اجتماعی باشد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.