
اصالتها
اصالت اوّل: اصالت ارتباط مستمر عمومی رهبری انقلاب با مسئولان نظام
۱: اصل حضور همگان از مسئولان در جلسات با رهبری جهت ارائه:
الف: گزارشات مفصل و نتایج آنها
ب: ابلاغ به عموم مردم با تأیید رهبری
ج: یافت نظرات رهبری نسبت به آنها در آینده کاریشان
۲: اصل لزوم شکلگیری جلسات عمومی مسئولان نظام با رهبری انقلاب بر اساس:[۱]
الف: استقبال رهبری همراه به گرم و شیرین و صمیمی بودن یا شدن حضور حاضران
ب: وجود همه چهرهها از همه جریانات درون نظام
ج: محوریّت مسئول دولت نظام
د: یاد خیر از زحمات و خدمات مسئولان خادم گذشته و درگذشته
۳: اصل لزوم ذکر و ذکری بودن بیانات حکمرانی رهبری انقلاب نسبت به مسئولان نظام بر اساس:[۲]
الف: ذکر خدمات و زحمات مسئولان گذشته و درگذشته
ب: تذکر به زودگذر بودن مسئولیتها و عمرها
ج: تذکر به لزوم اخلاص در فعالیتهای مسئولان جهت یافت نتایج آنها به لحاظ اجر و پاداش اخروی
۴: اصل تقدیر از بیانات گسترده، خوب و مفید مسئولان به شرط:[۳]
الف: توجه ذکری مسئولان فوق به اذکار حکمرانی
ب: انگیزه باارزش و اهتمام قاطع برای خواستن و توانستن، البته با توکل به خداوند[۴]
ج: ارائه گزارش اقدامات بایسته در آینده نزدیک[۵]
۵: اصل توجه دادن رهبری به مسئولان نظام نسبت به اقتضائات ظرف زمانی موضوعات و فعالیتها و بایستهها و شایستههای آن[۶]
اصالت دوّم: اصالت ظرف ذکر قرآن بودن ماه رمضان
۱: اصل ذکر بودن ذات قرآن[۷]
۲: اصل ظرف زمان داشتن ذکر[۸]
۳: اصل ذکر بودن ظرف زمانی ماه رمضان[۹]
۴: اصل کتاب ذکر بودن قرآن[۱۰]
۵: اصل سرمایه هر ذکر بودن قرآن[۱۱]
۶: اصل به تضادّ أحدی بودن تقابل «ذکر» با غفلت و فراموشی[۱۲]
۷: اصل لزوم تعریف شدن ذکر به نقطه مقابل غفلت و فراموشی از باب «تُعْرَفُ الْأشْیاءُ بَأضْدادِها»[۱۳]
۸: اصل تأثیر حال و آیندهای داشتن عدم ذکر یا غفلت و فراموشی از خداوند و به تبع خود[۱۴]
۹: اصل تأثیر فراموشیِ خداوند در:[۱۵]
الف: فراموش شدن توسط خداوند و بیاعتنا شدن
ب: بیرون انداخته شدن از دایرۀ رحمت و هدایت خداوند
ج: خذلان ناشی از ارسال خیر[۱۶]
۱۰: اصل تأثیر غفلت و فراموشی از خداوند در خودفراموشی فردی و اجتماعی[۱۷]
۱۱: اصل تعریف شدن خودفراموشی فردی ناشی از خدافراموشی به فراموش شدن:
الف: هدف خلقت بودن به لحاظ رسیدن به فضایل وجودی و در نتیجه خلیفه الهی شدن[۱۸]
ب: فراموش کردن گذر زندگی همراه با فرا رسیدن ناگهانی اجل و مرگ[۱۹]
ج: آماده نبودن از برای پاسخ[۲۰] نسبت به پرسشهای تکلیفی خویش اعم از ترک افعال بایسته و یا اتیان افعال بایسته[۲۱]
۱۲: اصل رفع خودفراموشیها از طریق دعا، تضرع و اعمال عبادی همانند روزه (یا خویشتنداری در برابر خواهشهای نفسانی)[۲۲]
اصالت دوّم: اصالت ظرف ذکر قرآن بودن ماه رمضان
۱: اصل ماه ذکر و قرآن بودن ماه رمضان[۲۳]
۲: اصل ویژه بودن اهمیت تلاوت قرآن و ذکر خدا در ماه رمضان[۲۴]
۳: اصل ذکر بودن قرآن[۲۵]
۴: اصل قرآن به عنوان راهنمای کامل زندگی[۲۶]
۵: اصل پوشش تمامی نیازهای زندگی انسان توسط قرآن[۲۷]
۶: اصل قرآن و روایات معصومینD به عنوان مبانی اصلی نظام اسلامی[۲۸]
۷: اصل تأثیر ذکر و قرآن در آمادگی برای قیامت[۲۹]
۸: اصل پاسخگویی انسان در قیامت در مورد اعمال و ترک اعمال[۳۰]
۹: اصل ماه رمضان به عنوان فرصتی برای خودسازی[۳۱]
۱۰: اصل رهایی از غفلت و توجه به ذکر خدا از طریق روزه، دعا و خویشتنداری[۳۲]
۱۱: اصل آمادهسازی خود برای آینده و لقای خدا در ماه رمضان[۳۳]
۱۲: اصل از بین رفتن غفلت و فراموشی به وسیله قرآن[۳۴]
۱۳: اصل ذکر به عنوان نقطه مقابل غفلت نسبت به خداوند و دادههای او و نیز خود[۳۵]
۱۴: اصل خطرناک بودن فراموشی خدا و خودفراموشی ناشی از ترک ذکر[۳۶]
۱۵: اصل اینهمانی فراموشی خدا با دور شدن از رحمت و هدایت الهی و پیدایی خذلان اخروی[۳۷]
۱۶: اصل خودفراموشی به معنای:
الف: فراموش کردن هدف خلقت و رسالت انسان[۳۸]
ب: غفلت از آمادهسازی برای آینده[۳۹]
ج: غفلت از گذر زندگی و مرگ[۴۰]
د: غفلت از سوال الهی در قیامت[۴۱]
ه : غفلت از مسئولیتهای فردی و اجتماعی[۴۲]
۱۷: اصل تأثیر فراموشی خدا و خودفراموشی بر:
الف: آینده انسان[۴۳]
ب: خذلان و رها شدن از سوی خدا[۴۴]
۱۸: اصل تلازم خودفراموشی اجتماعی با فراموش کردن هویت و رسالت جمهوری اسلامی[۴۵]
[۱]. «خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. جلسه گرم و شیرین و صمیمیای است و بحمدلله چهرههای گوناگون را انسان مشاهده میکند. امیدواریم انشاءالله دلها هر چه بیشتر به هم نزدیک بشود. سال گذشته در این جلسه شهید رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) حضور داشت و گزارش مفصّلی از اقدامات و خدمات و زحمات خودشان دادند و امروز انشاءالله به لطف حق، پاداش آن زحمات را بر سر سفره لطف الهی و رحمت الهی دارند به دست میگیرند و استفاده میکنند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲]. «با این چشم، شما مدیران عزیز به این خدمات نگاه کنید. عمر دست خدا است؛ فردا کجا خواهیم بود، چگونه خواهیم بود، معلوم نیست. با این چشم بنگرید که اگر امروز این خدماتی را که بر عهده گرفتهاید، با اخلاص، با توان و با همین نوع انگیزهای انجام بدهید که آقای رئیسجمهور محترم بیان کردند و نشان دادند، اجر و پاداش آن اینقدر بزرگ است که در این دنیا نمیشود پاداش آن را داد؛ خدای متعال، در سایه رحمت خود، در بهشت، در جهان دیگر انشاءالله به شما عوض خیر خواهد داد. البتّه کار نیک آثار خودش را در دنیا هم دارد.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳]. «بنده اوّلاً تشکر میکنم از بیانات جناب آقای دکتر پزشکیان رئیسجمهوری محترم. بیانات گسترده و خوب و مفیدی را انجام دادند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۴]. «آنچه نظر من را جلب میکند، بارها هم به خود ایشان این را گفتهام، آن حالت انگیزهای است که در ایشان وجود دارد؛ این خیلی باارزش است. این انگیزه، این احساس که «ما میتوانیم، حتماً انجام میدهیم، دنبال میکنیم، به خدا تکیه میکنیم، به کسی غیر خدا تکیه نمیکنیم»، این حالت در ایشان خیلی باارزش است و انشاءالله به کمک الهی خواهند توانست این کارها را انجام بدهند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۵]. «امیدوارم انشاءالله در فاصلهی نهچندان زیادی ایشان در مقابل جمع بِایستند و اجرا شدن این خواستههای بزرگ را مژده بدهند به مردم و مردم را خوشحال کنند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۶]. مطلبی که بنده اینجا آماده کردم که عرض بکنم سخنی در باب ماه رمضان، یک عرایضی هم راجع به موضوعات مبتلا به کشور تا آنجایی که به جمع ما ارتباط پیدا میکند، آماده کردم که عرض کنم. (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۷]. «ماه رمضان، ماه قرآن است. قرآن هم کتاب ذکر است: «اِنَّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکر» در سوره حجر، یا «وَ هذا ذِکرٌ مُبارَکٌ اَنزَلناهُ اَ فَاَنتُم لَهُ مُنکِرون» در سوره انبیا و آیات متعدّد دیگر. قرآن ذکر است، مایه ذکر است، کتاب ذکر است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۸]. «در باب ماه رمضان، ماه رمضان، ماه ذکر است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۹]. «در باب ماه رمضان، ماه رمضان، ماه ذکر است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۱۰]. «ماه رمضان، ماه قرآن است. قرآن هم کتاب ذکر است: «اِنَّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکر» در سوره حجر، یا «وَ هذا ذِکرٌ مُبارَکٌ اَنزَلناهُ اَ فَاَنتُم لَهُ مُنکِرون» در سوره انبیا و آیات متعدّد دیگر. قرآن ذکر است، مایه ذکر است، کتاب ذکر است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۱۱]. «ماه رمضان، ماه قرآن است. قرآن هم کتاب ذکر است: «اِنَّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکر» در سوره حجر، یا «وَ هذا ذِکرٌ مُبارَکٌ اَنزَلناهُ اَ فَاَنتُم لَهُ مُنکِرون» در سوره انبیا و آیات متعدّد دیگر. قرآن ذکر است، مایه ذکر است، کتاب ذکر است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۱۲]. ذکر یعنی چه؟ ذکر نقطه مقابل غفلت و فراموشی است. یکی از ابتلائات مهمّ بشر، فراموشی است؛ یک کار لازمی را فراموش میکند، یک مطلب مفیدی را فراموش میکند. لکن آنچه خسارتبار است و غیرقابل جبران است، دو فراموشی اصلی است: یکی فراموشی خدا که خدا را انسان فراموش کند؛ دوّم فراموشی خویشتن خود.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۱۳]. «فراموشی این خدا و فراموشی خویشتن، فراموشی غیرقابل توصیفی است از لحاظ ضربهای که به آینده انسان میزند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۱۴]. «فراموشی این خدا و فراموشی خویشتن، فراموشی غیرقابل توصیفی است از لحاظ ضربهای که به آینده انسان میزند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۱۵]. «در قرآن اشاره کرده، تصریح فرموده؛ یک جا میفرماید که «نَسُوا اللَهَ فَنَسِیَهُم»؛ «اینها خدا را فراموش کردند، خدای متعال هم اینها را فراموش کرد». فراموش کردن خدا که خدا کسی را فراموش کند، معنای استعاری دارد، چون خدا که کسی یا چیزی را فراموش نمیکند. این معنای استعارهایاش این است که خدای متعال او را از دایره رحمت و هدایت خودش بیرون میاندازد. فراموش کردن خدا یعنی این. «نَسِیَهُم» یعنی او را در پرتو نگاه لطف خودش دیگر قرار نمیدهد، او را مخذول میکند؛ «خذله الله». یکی از مهمترین نفرینها «خذله الله» است.«خذلان» یعنی کسی را به حال خود رها کردن، اعتنا نکردن، کمک نکردن، به او نیندیشیدن. این خذلان است. «نَسِیَهُم» یعنی این.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۱۶]. «لذا در دعای صحیفه سجّادیّه یکی از چیزهایی که با جدّیّت و حدّت از خدا خواسته میشود، در آن دعای معروف «وَ لا تُرسِلنی مِن یَدِکَ اِرسالَ مَن لا خَیرَ فیه» [است]. «ارسال» هم در عربی، در این موارد، به معنای پرتاب کردن است، یعنی من را مثل چیزی که ارزشی ندارد، به درد چیزی نمیخورد، پرتاب نکن از دست خودت. «وَ لا تُرسِلنی مِن یَدِکَ اِرسالَ مَن لا خَیرَ فیه». این نسیان الهی [است] که جزای نسیان الهی این است که خدا یکچنین حالتی، یکچنین وضعی برای او به وجود میآورد که این بزرگترین خسارت است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۱۷]. «نسیان خود انسان در سوره مبارکه حشر است: «وَ لا تَکونوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهُم»؛ «خودشان را از یادشان برد. آنها خدا را از یاد بردند، خدای متعال هم خودشان را از یاد خودشان برد، یعنی دچار خودفراموشی شدند. خب، انسان که با مسائل روزمرّه زندگی همیشه سروکار دارد و فراموش نمیکند اینها را. این اِنساءِ نفْس که یعنی خدا کسی را دچار خودفراموشی کند، هم در مقیاس فردی معنای عمیقی دارد، هم در مقیاس اجتماعی.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۱۸]. «در مقیاس فردی معنای فراموش کردن انسانْ خود را، این است که هدف از خلقت خودش را فراموش کند. خب ما معتقدیم که خدای متعال با حکمت عمل میکند؛ ما را برای چه آفریده؟ چرا آفریده؟ این یک سؤال مهمّی است. خود خدای متعال و اولیای خدا و پیغمبران و ائمّه هدیD هم گفتهاند که خدا برای چه ما را آفریده؛ خداوند آفریده برای اینکه انسان را به مراتب بالای فضیلت وجودی برساند، تبدیل کند او را به خلیفهالله؛ هدف از خلقت انسان این است. آفریده تا او را بزرگ کند، تا او را به مقام والا برساند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۱۹]. «در قرآن، در روایات، در کلمات معصومینD و اولیا مکرّر این تکرار شده؛ [خودفراموشی یعنی] انسان از این غفلت کند و غافل بشود از اینکه برای این آفریده شده. فراموش کردن گذر زندگی هم یکی از خودفراموشیها است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲۰]. «بالاخره این زندگی در حال گذر است، انسان غفلت میکند. ما همه یک سرآمدی داریم، معلوم است دیگر: «اِنَّکَ مَیِّتٌ وَ اِنَّهُم مَیِّتون». اسم این سرآمد در تعبیر عربی «اَجَل» است دیگر، یک اجلی داریم. از اجل فراموش کنیم. این اجل ممکن است یک ساعت دیگر باشد، ممکن است یک روز دیگر باشد، ممکن است یک سال دیگر باشد. بالاخره باید خودمان را برای آن آماده کنیم دیگر. یکی از موارد خودفراموشی این است. در دعای شریف ابوحمزه [میخوانیم]: «لَم اُمَهِّدهُ لِرَقدَتی» حالا تعبیرش این است ــ من را در مثل حال کنونیِ من اگر چنانچه از دنیا ببری که [خود را] آماده نکردهام ـ خودم را آماده نکردهام، قبرم را آماده نکردهام ـ در این حال اگر از دنیا بروم واویلا است! انسان غفلت کند از اینکه باید خودش را آماده کند، آینده را ببیند، برای ورود به لقاءالله آماده بشود. خب اینها غفلتهای شخصی است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲۱]. «اگر چنانچه این غفلت برطرف شد، آن وقت سؤال الهی به یاد انسان میآید، و توجّه میکنیم که ما مورد سؤال الهی قرار خواهیم گرفت. آیه شریفه قرآن [میفرماید] : «فَلَنَسئَلَنَّ الَّذینَ اُرسِلَ اِلَیهِم وَلَنَسئَلَنَّ المُرسَلین» ما هم از آن مردمی که پیغمبر برایشان فرستادیم، سؤال میکنیم و باید جواب بدهند چه کار کردند، چگونه برخورد کردند، هم «وَ لَنَسئَلَنَّ المُرسَلین»؛ هم از خود آن پیغمبر سؤال میکنیم. مقام عظمت پیغمبر را در نظر بگیرید. خدای متعال سؤال میکند که چه کردید؟ چگونه رفتار کردید؟ ما در این مقام هستیم. اگر چنانچه انسان به یاد این حالت بیفتد، آن وقت در رفتار انسان تغییر ایجاد میشود. در دعای ابیحمزه [میخوانیم]: «اِرحَمنی اِذَا انقَطَعَت حُجَّتی وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّایَ لُبّی». وقتی در محضر الهی، در قیامت از انسان سؤال شد، انسان خب بهانه میآورد؛ [سؤال میشود] آن فعل، چرا انجام گرفت؟ آن ترک فعل چرا انجام گرفت؟ انسان باید جواب بدهد. انسان بهانه میآورد؛ همین بهانههایی که در دنیا برای همدیگر میآوریم: «به این علّت نشد، به آن علّت نشد». ما را مجاب میکنند که نه، این بهانه درست نیست، این استدلال درست نیست. آنجا حجّت من، استدلال من، بهانههای من قطع میشود: «اِذَا انقَطَعَت حُجَّتی وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی»؛ انسان زبانش بند میآید در مقابل سؤال الهی. «وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّایَ لُبّی»؛ مغز انسان در مقابل این سؤالات پراکنده و پاشیده میشود. خب، ذکر وقتی حاصل شد، این حالت وقتی برای انسان به وجود آمد که ما این مسئولیّت را داریم، این در رفتار ما اثر میگذارد. خودفراموشی این است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲۲]. اینها را با دعا، با تضرع، با روزه، با خویشتنداری درباره خواهشهای نفسانی که در روز ه وجود دارد. اینها را انسان میتواند با دعا، با تضرّع، با روزه، با خویشتنداری درباره خواهشهای نفسانی که در روزه وجود دارد، این ذکر را، این توجّه را به وجود بیاورد و از این خودفراموشی خودش را نجات بدهد.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲۳]. «ماه رمضان ماه ذکر است، ماه قرآن است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲۴]. «ماه رمضان ماه ذکر است، ماه قرآن است. قرآن هم کتاب ذکر است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲۵]. «قرآن هم کتاب ذکر است. ذکر یعنی چه؟ ذکر نقطه مقابل غفلت و فراموشی است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲۶]. «قرآن هیچ چیزی را فروگذار نکرده. نظام اسلامی شاکلهاش این است: مبتنی بر اصول و آرمانهای قرآنی است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲۷]. «قرآن هیچ چیزی را فروگذار نکرده. در تفسیر قرآن، در تبیین مفاهیم قرآنی، روایات ما، کلمات معصومینD، خود نهجالبلاغه شریف، هیچی را فروگذار نکرده.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲۸]. «نظام اسلامی شاکلهاش این است: مبتنی بر اصول و آرمانهای قرآنی است. باید به سمت این آرمانها حرکت کنیم.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۲۹]. «ذکر وقتی حاصل شد، این حالت وقتی برای انسان به وجود آمد که ما این مسئولیت را داریم. در قیامت انسان بهانهای ندارد.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳۰]. «ما مورد سؤال الهی قرار خواهیم گرفت. باید جواب بدهیم، چیکار کردیم، چگونه برخورد کردیم.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳۱]. «ماه رمضان ماه ذکر است. اینها رو با دعا، با تضرع، با روزه، با خویشتنداری. میتواند انسان این ذکر را به وجود بیاورد.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳۲]. «اینها رو با دعا، با تضرع، با روزه، با خویشتنداری. میتواند انسان این ذکر را به وجود بیاورد.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳۳]. انسان غفلت کند از اینکه باید خودش را آماده کند. برای ورود به لقاء الله آماده بشود.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳۴]. «قرآن ذکر است، مایه ذکر است. ذکر نقطه مقابل غفلت و فراموشی است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳۵]. «ذکر نقطه مقابل غفلت و فراموشی است.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳۶]. «دو فراموشی اصلی است: یکی فراموشی خدا و دیگری فراموشی خویشتن… این دو فراموشی غیرقابل توصیفی است از لحاظ ضربهای که به آینده انسان میزند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳۷]. «فراموش کردن خدا، که خدا کسی را فراموش کند، این معنای استعاری دارد… خدای متعال او را از دایره رحمت و هدایت خودش بیرون میاندازد.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳۸]. «خودفراموشی یعنی هدف از خلقت خودش را فراموش کند… خدا ما را آفریده برای اینکه انسان را به مراتب بالای فضیلت وجودی برساند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۳۹]. «انسان غفلت کند از اینکه باید خودش را آماده کند… برای ورود به لقاء الله آماده بشود.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۴۰]. «انسان غفلت کند از اینکه این زندگی در حال گذر است… باید خودش را برای آینده آماده کند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۴۱]. «انسان غفلت کند از اینکه در قیامت مورد سؤال الهی قرار خواهد گرفت… باید جواب بدهد، چیکار کرد، چگونه برخورد کرد.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۴۲]. «خودفراموشی یعنی انسان از مسئولیتهای خود در قبال خدا و جامعه غافل شود.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۴۳]. «این دو فراموشی غیرقابل توصیفی است از لحاظ ضربهای که به آینده انسان میزند.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۴۴]. «فراموش کردن خدا یعنی خدا او را از دایره رحمت و هدایت خودش بیرون میاندازد. الله خذلان یعنی کسی را به حال خود رها کردن.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
[۴۵]. «خودفراموشی اجتماعی یعنی این هویت خودمان را فراموش کنیم، فلسفه وجودی جمهوری اسلامی را فراموش کنیم.» (بیانات رهبری در دیدار با مسئولان نظام ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۳)
برای مطالعه کامل لطفا به بخش محصولات مراجعه فرمایید.